جوان آنلاین: حتماً تا حالا در جریان سیلی پدر مبینا نعمتزاده بانوی نقرهای تکواندوی ایران در المپیک پاریس به صورت یدالله پیرهادی، پیشکسوت تکواندوی کشور قرار گرفتهاید. یک سیلی که نه به صورت پیرهادی که به صورت تکواندوی کشور خورد و صدای آن در گوش همه پیچید و درد آن را همه حس کردند.
اینکه چه اتفاقی بین نعمتزاده و پیرهادی رخ داده، اینکه رئیس فدراسیون عذرخواهی میکند، اینکه سرمربی تیم ملی که اتفاقاً خواهر رئیس فدراسیون هم هست، حق را به شاگردش بدهد و بگوید پیرهادی دروغ میگوید، اینکه جلسه پشت جلسه برگزار شود، برای جمعوجور کردن این غائله هیچکدام مهم نیست، مهم حرمتی است که شکسته شده، مهم آب رفتهای است که به جوی برنمیگردد. مهروز ساعی، سرمربی تیم ملی امروز نگران وضعیت روحی و روانی شاگردش است؛ شاگردی که پدرش به خود اجازه داده سیلی بزند، به صورت یک استاد و یک پیشکسوت. اصلاً بیایید در نظر بگیریم که پیرهادی مقصر بوده که حتماً نمیتوان تمام تقصیر را به گردن او انداخت ولی آیا پدر یک ورزشکار مدالآور و افتخارآفرین باید به خودش اجازه دهد که چنین کاری انجام دهد. اگر اینگونه باشد که باید فاتحه همه چیز را خواند و از این به بعد منتظر بود تا پدر، برادر و اقوام ریز و درشت مدالآوران هر جا که دلشان خواست بزنند زیر گوش طرف مقابلشان!
اتفاقی که رخ داد فقط یک سیلی نبود. یک ضربه مهلک به روح جوانمردی و مردمداری در ورزش بود. یک سیلی بود که نشانمان داد هنوز هم فقط حرف از مرام تختی زده میشود. بدتر اینکه این روزها شنیده میشود پدر مبینا نعمتزاده خود ورزشکار است و بروبازویی برای خودش به هم زده ولی...
حداقل از این پدر توقع میرفت که قدری فقط قدری خویشتنداری به خرج میداد و به عنوان یک ورزشکار به همه از جمله دخترش درس جوانمردی میداد. اتفاقی که نباید رخ داده است و حالا ما بهتر از هر زمان دیگری متوجه شدهایم با حرف و شعار و چند برنامه نمایشی نمیتوان ورزشکار جوانمرد و مردمدار تربیت کرد و جوانمردی و مردمداری باید در خون ورزشکار باشد که خب برایمان ثابت شد که در خیلیها نیست. قدیمیها درست میگفتند که «افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است»، ورزشکار اول باید راه و رسم مردمداری را بداند که اگر دانست آن وقت احترام استاد و پیشکسوت را هم نگه میدارد، حتی اگر آن استاد مقصر باشد.